تعیین چارچوب زمانی

گردشگری
نخستین گام در فرایند برنامه ریزی تعیین مقدمات دقیق مطالعه است. تهیه مقدمات مطالعه شامل تدوین " شرایط حاکم بر طرح " و ساماندهی فعالیت های مطالعه است. شرایط حاکم بر طرح ( Terms of reference ( برای برنامه ریزی مطالعه باید به دقت تدوین گردند تا مطالعه بتواند به نتایج مطلوب دست یابد.
شرایط حاکم بر طرح در ایعاد ملی یا منطقه ای نتایج و فعالیت های لازم به منظور تهیه برنامه و سیاست توسعه ای را مشخص می سازد. گنجاندن سطوح مختلف برنامه ریزی گردشگری، نظیر ملی و منطقه ای به همراه برنامه ریزی تفصیلی برای مناطق و طرح های واجد اولویت توسعه در هر مطالعه امری معمول است. ضرورت برنامه ریزی برای این سطوح باید در"شرایط حاکم بر طرح" مشخص گردد. " شرایط حاکم بر طرح " باید افق زمانی تحقق اهداف و رهنمود های طرح را مشخص کند. افق زمانی برنامه معمولا 10،15 تا 20 سال است. تدوین افق زمانی و دوره های زمان بندی شده، به تهیه چارچوب زمانی برای انجام پیش بینی ها، هدف گذاری و مرحله بندی توسعه می انجامد.
2ـ تعیین اهداف
در آغاز فرایند برنامه ریزی، اهداف توسعه گردشگری باید تعیین گردد. تصمیم گیری درباره اهداف، حائز اهمیت بسزایی است زیرا آنها نتایج مطلوب توسعه گردشگریگردشگری در کشور یا منطقه را بیان می دارند. اهداف نخست به صورت مقدماتی تدوین می گردند. سپس بر اساس نتایج بررسی و تجزیه و تحلیل و طراحی برنامه اصلاح می شوند. اهداف توسعه گردشگری همچنین باید بیانگر و تقویت کننده اهداف کلی پذیرفته شده در توسعه کشور یا منطقه نیز باشد.
3ـ بررسی تمامی عناصر
مرحله بررسی فرایند برنامه ریزی شامل گردآوری اطلاعات کمی و کیفی در مورد تمامی جوانب گردشگری است. جاذبه ها و فعالیت های گردشگری یکی از مهمترین عناصر بررسی است. این جاذبه ها و فعالیت ها است که گردشگران را به بازدید از کشور یا منطقه ترغیب می نماید.
4 ـ تجزیه و تحلیل و تلفیق
تجزیه و تحلیل کمی و کیفی و تلفیق اطلاعات حاصل از بررسی ها باید به دقت صورت گیرد. تلفیق شامل ترکیب و جمع بندی اجزا مختلف تجزیه و تحلیل است به گونه ای که درک جامع تری از وضعیت حاصل آید. تمامی عناصر سازمانی مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار می گیرند. تا مبنایی برای تدوین سیاست ها و ارائه راهبرد ها در مورد هر عنصر، بدست دهند. یکی از اقسام مهم تلفیق، تشخیص فرصت ها و مشکلات عمده بر سر راه توسعه گردشگری است. این امر منجر به تمرکز بر تدوین و طرح پیشنهادات و چگونگی بهره برداری از فرصت ها و فائق آمدن بر محدودیت ها می گردد، تمامی این موارد، توسعه بهتر گردشگری را در پی خواهد داشت.
5 ـ تدوین سیاست و برنامه
این گام در فرایند برنامه ریزی در بردارنده تدوین سیاست توسعه گردشگری و تهیه برنامه ساختار فیزیکی است. ارزیابی سیاست ها و برنامه های مختلف بر مبنای عوامل چندی صورت می پذیرد که از آن جمله؛ دستیابی به اهداف توسعه، بهینه ساختن منافع اقتصادی، تقویت آثار مثبت زیست محیطی و اجتماعی ـ فرهنگی و به حداقل رسانیدن آثار منفی در این موارد و رقابت اثر بخش با دیگر اماکن گردشگری را باید ذکر نمود. سیاست ها و برنامه های نهایی بر اساس این ارزیابی انتخاب و اصلاح می شوند.
6ـ تدوین رهنمودهای سازمانی
نتیجه گیری و ارائه رهنمود، بر اساس بررسی، تجزیه و تحلیل و ارزیابی عناصر سازمانی صورت می پذیرد. پیش از تعیین مناسب ترین رهنمود ها، موارد گوناگون بایستی مورد ارزیابی قرار گیرند. شاید که نیاز به تغییر برخی از این عناصر وجود ندشته باشد، اما ضرورت این بررسی را باید مورد تاکید قرار داد.
7ـ اجرا و کنترل
مرحله نهایی در فرایند برنامه ریزی تعیین فنون اجرایی است. ابزار های اجرایی در طی فرایند برنامه ریزی به خصوص به هنگام تدوین سیاست، برنامه و دیگر رهنمود ها باید مورد توجه واقع شوند. امر کنترل مشکلات را شناسایی کرده و تدابیر اصلاحی را پیش از آنکه مشکلات حاد شوند اتخاذ می نماید.
8ـ اجرای برنامه و نظارت بر آن
یکی از جنبه های فرایند برنامه ریزی، مشخص کردن چگونگی اجرای سیاست ها و پیشنهادات برنامه است. یکی از شیوه های روبه گسترش، تهیه نظامنامه اجرایی است که دولت در فنون و رویه های اجرایی می تواند از آن به عنوان یک راهنما استفاده نماید
انواع برنامه در مدیریت سازمان
برنامه ریزان، منابع مختلف را در یک سازمان به نتایج خاصی برای تحقق اهداف آینده اختصاص می دهند. بسیاری از برنامه های مختلف توسط مدیریت برای نظارت و کنترل فعالیت های سازمانی اتخاذ شده است. یه چنین برنامه هایی که بیشتر مورد استفاده قرار می تعیین چارچوب زمانی گیرند سلسله مراتبی، تعداد استفاده (تکرار) و برنامه های احتمالی است.
- برنامه های استراتژیک: شامل تجزیه و تحلیل فرصت های رقابتی و تهدیدات و همچنین شناخت نقاط قوت و ضعف سازمان و تعیین نحوه مواجهه موثر سازمان با خطرات محیط زیستی می باشد.
- برنامه های تاکتیکی : طرح استراتژیک بزرگتر را ایجاد می تعیین چارچوب زمانی کند این طرح ها اغلب کوتاه مدت هستند و توسط مدیران سطح میانی انجام می شود.
- برنامه های عملیاتی: تمام اهداف سازمان را پوشش می دهد و اقدامات و مراحل اقدام را برای برنامه ریزی استراتزیک انجام می دهد. برنامه های کوتاه مدت معمولا کمتر از یک سال می باشند.
برنامه های استراتژیک
برنامه های استراتژیک، چارچوب و دید سازمان را تعریف می کنند و چگونگی تبدیل دیدگاه به واقعیت را سازمان در نظر می گیرد.
- تعیین اهداف بلند مدت یک شرکت، برنامه عملیاتی است که باید پذیرفته شود و منابع برای دستیابی به این اهداف بسیج می شوند.
- از آنجا که برنامه ریزی جهت پیشرفت شرکت است، توسط مدیریت ارشد سازمان انجام می شود.
- اساسا بر روی برنامه ریزی برای سال های آینده تمرکز دارد تا سازمان را از جایی که امروز در آن قرار دارد، به جایی که قصد دارد باشد قرار دهد.
- برنامه استراتژیک باید رو به جلو، موثر و انعطاف پذیر، با توجه به انطباق رشد آینده تمرکز داشته باشد.
- این برنامه ها چارچوب و جهت برنامه ریزی سطح پایین را فراهم می کنند.
برنامه های تاکتیکی
برنامه های تاکتیکی، تاکتیک هایی را که مدیران برای رسیدن به اهداف تعیین شده در برنامه استراتژیک، اتخاذ کنند، توصیف می کند.
- طرح های تاکتیکی دارای یک دوره زمانی کوتاه (معمولا کمتر از 3 سال) هستند و معمولا توسط مدیران سطح میانی توسعه می یابند.
- این جزئیات ابزار خاص یا برنامه های عملیاتی را برای اجرای طرح استراتژیک توسط واحدهای درون هر بخش تعیین چارچوب زمانی مشخص می کند.
- برنامه های تاکتیکی مستلزم جزئیات منابع و تخصیص کار در میان زیر واحد ها در هر بخش است.
برنامه های عملیاتی
برنامه های عملیاتی، برنامه های کوتاه مدت (کمتر از یک سال) برای ایجاد گام های عملی خاص است که از برنامه های استراتژیک و تاکتیکی حمایت می کنند.
- آنها معمولا توسط مدیر برای تکمیل کردن مسئولیت های شغلی ایجاد می شوند.
- آنها توسط سرپرستان، رهبران تیم و تسهیل کننده ها برای پشتیبانی از برنامه های تاکتیکی توسعه می یابد.
- آنها عملیات روزمره یک سازمان را مدیریت می کنند.
برنامه های عملیاتی می توانند :
- برنامه های ثابت: برای پوشش مسائلی که مديران با آنها مواجه هستند، به عنوان مثال سیاست ها، رویکردها، قوانین می باشند.
- برنامه های در حال انجام: آماده شدن برای شرایط یا مشکلات استثنایی است و معمولا پس از یک استفاده از آنها، حذف یا جایگزین می شوند، برای مثال برنامه ها، پروژه ها و بودجه ها.
نقش مدیران در اصول مدیریت چیست؟
هر سازمان، دارای مدیرانی است که مسئولیت هدایت سازمان برای دستیابی به اهداف خود را بر عهده دارند. مدیران، مدیریت و هماهنگی منابع را به طور موثر و کارآمد برای هدای .
چهار وظیفه اصلی مدیریتی چیست؟
اصول مدیریت به چهار وظیفه عمده، برنامه ریزی (planning)، سازماندهی (organizing)، رهبری (leading) و کنترل (controlling) شناخته شده و به عنوان چارچوب P-O-L-C شناخته .
محیط مدیریتی چیست و اجزای آن کدامند؟
یک محیط مدیریتی در سازمان، شامل عناصری نظیر کارمندان، مدیریت و به ویژه فرهنگ سازمانی است که رفتار کارمندان را تعریف می کند.
عوامل موثر بر مدیریت چیست؟
عوامل متعددی وجود دارد که بر سازمان یا مدیریت تأثیر می گذارد. مدیران می توانند این عوامل و محیط را از طریق محدوده مرزی کنترل کنند.
واکنش تند معاون وزیر دفاع افغانستان به سخنان احمدی نژاد
وی چنین اظهاراتی را «مداخله در امور افغانستان» خوانده است.
این نخستین واکنش تند یک مقام ارشد نظامی افغان به سخنان رییس جمهوری ایران است که هفته گذشته در دیدار با نماینده ویژه سازمان ملل در افغانستان گفته بود: «باید یک چارچوب زمانی برای خروج نیروهای خارجی از تعیین چارچوب زمانی افغانستان تعیین شود.»
یوسف نورستانی، معاون وزیر دفاع افغانستان روز شنبه در پارلمان این کشور گفت : «احمدی نژاد تعیین چارچوب زمانی می خواهد که مشکلی برای آمریکایی ها در افغانستان ایجاد کند. سیاست وی در قبال آمریکایی برای دلسوزی به افغان ها نیست که مثلا چرا پسر بچه های افغان در بمباران های نیروهای آمریکایی کشته می شوند. بلکه او نیات خود را دارد.»
هفته گذشته آقای احمدی نژاد در دیدارش با کای آیده، نماینده ویژه سازمان ملل در افغانستان در تهران گفته بود که مسئله خروج نیروهای خارجی برای ثبات افغانستان باید جدی گرفته شود.
این سخنان رییس جمهوری اسلامی ایران و واکنش یک مقام ارشد نظامی افغانستان از سوی تحلیلگران افغان نشانه وخامت روابط دو کشور پنداشته شده است.
محمد عارف رحمانی، کارشناس مسایل سیاسی در باره واکنش مقامات افغان نسبت به سخنان آقای احمدی نژاد می گوید: «این واکنش باید از مجاری دیپلماتیک و با توجه به نگاه کلی و کلان دپیلماسی افغانی به مقامات ایرانی منتقل می شد.»
وی گفت: «من فکر می کنم این واکنش از سوی یک مقام نظامی که غیرمتعارف هست و باید از طریق وزارت خارجه افغانستان صورت می گرفت، شاید یک اقدام شتابزده و نسجنیده بوده است. این اظهارات بر اساس یک استراتژی و پالیسی صورت نگرفته است. چرا که اولا اظهارات این مقام نظامی افغان مداخله در حوزه سیاست خارجی افغانستان می باشد و در مرحله ثانی این اظهارات در بلند مدت به منافع ملی ما شاید صدمه آفرین باشد. باید این موضوع از سوی دستگاه سیاست خارجی به مقامات ایرانی ابراز می شد.»
اما برخی دیگر کارشناسان افغان ضمن تایید موضع گیری معاون وزارت دفاع افغانستان بدین باورند که نباید مقامات ایرانی در باره مسایل داخلی افغانستان اظهارات مداخله جویانه داشته باشد.
نصیر ناصر، کارشناس مسایل سیاسی افغانستان بدین باور است که نیروهای خارجی در افغانستان با موافقت شورای امنیت سازمان ملل متحد حضور دارند و به درخواست حکومت افغانستان در این کشور فعالیت می کنند.
وی می گوید: «آقای احمدی نژاد نباید چنین اظهاراتی در باره نیروهای خارجی مستقر در افغانستان داشته باشد. به خاطر این که افغانستان یک کشور مستقل هست و نیروهای ناتو و آمریکا بر اساس فیصله (قطعنامه) شورای امنیت در این کشور حضور دارند تا تعیین چارچوب زمانی با تروریست ها مبارزه کنند و افغانستان را نجات دهند.
اظهارات رییس جمهوری اسلامی ایران بازتاب گسترده ای در مطبوعات داخلی افغانستان داشته و اکثر روزنامه ها، چنین اظهاراتی را «مداخله در امور افغانستان» خوانده اند.